آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان
|
عشق من
چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, :: 11:53 :: نويسنده : ساناز
حرف کمی نبود قرار ومدار عشق
یه عالمه متن عاشقانه فوق العاده زیبا در ادامه مطلب
همیشه * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * <هر که آید گوید: چند سالی است که من می گریم ولی ای کاش کسی می دانست * * * * * * * * * * * *
تـمـام مـعـلوم هـا و مجـهـول هایـم را بـه زحمـت کـنـار هـم مـی چـیـنم فـرمـول وار ؛ مـرتـب و بـی نـقـص ... و تــو بـا یـک اشـاره هـمـه چـیـز را در هـم می ریــزی ... در شرح حال گل * * * * * * * * * * * *
تو با دل من
من با دل تو
* * * * * * * * * * * *
چرا نمی گویند که آن کشیده سر از شرق - آن بلند اندام سیاه جامه به تن، دلبرِ دلیر ز شاهراه کدامین دیار می آید و نور صبح طراوت بر این شب تاریک چه وقت می تابد؟ در انتظار امیدم، در انتظار امید طلوع پاک فلق راچه وقت آیا من به چشمِ غوطه ورم در سرشک خواهم دید؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * <
به خواب می ماند.
خواب می بیند.
خواب می بیند .
هوشنگ ابتهاج * * * * * * * * * * * * * < میان ابرها سیر می کنم
كه دوست دارم
میان آدم ها اما
بـرای دستـی کـه نـگـرفـتم بـرای اشکـی کـه پـاک نـکـردم بـرای بـوسـه ای کـه نـبــود بـرای دوسـتـت دارمـی کـه مـرده بـه دنـیـا آمــد بــرای مـن کـه وجـودم نـبـودن اسـت مــرا بـبـخـش ...
* * * * * * * * * * * * * * <
نگاهی نکنیم که دل کسی بلرزد
خطی ننویسیم که آزار دهد کسی را
یادمان باشد که روز و روزگار خوش است وتنها دل ما دل نیست * * * * * * * * * * * * *
کـُجـا پـنـاه بـــرم ؟ دسـت هــای تـو دورنـد و خـُدایـان جـبـار تــر از هـمـیشـه قـهـار تــر از هـمـیشـه بـرنـشسـتـه انـد بـر سکـوی مـسخ بـاورهــا خیـره سـری خـُدایـان را چـگـونـه بـرتـابـم وقـتـی تـو نـیـستـی ای یـــار ای پـنـاه همـیـشـه ! * * * * * * * * * * * * < کـه کـلاغ ِ سـالـخـورده بـا نـخـستـین سـوت ِ قـطـار سقـف واگـن مـتـروک را تـرک می گـویــد دل ، دیـگــــر در جـای خـود نیـسـت بـه همـیـن ســادگـی ! * * * * * * * * * * * * *
لبخند که می زنم پیدایم می کنی
* * * * * * * * * * * * * * وقتی میشی نیاز من که نباشی پیش من اشکهای چشمامو ببین که میریزه به پای تو بازم که بیقرارمو دلواپسی نگاه تو تموم هستی منی بمون همیشه پیش من اگر شدم عاشق تو نزار بیتاب بمونم لا لایی شبام تویی نزار که بی خواب بمونم دارم برات شعر میخونم شاید به یادم بمونی فقط یه چیز اذت میخوام همیشه عاشق بمونی دوست دارم خیلی کمه ولی جز این چیزی نبود واژه ها رو ولش کنیم عشقمو از چشام بخون * * * * * * * * * * * * * دستهایم را تا ابره<
* * * * * * * * * * * * * غریبه< گنجشک ها که آنقدر شبیه همند چطور همدیگر را میشناسند و نمیدانم چقدر شبیه من هست * * * * * * * * * * *
در آوای حزین كاروانها در آن رنگین كمان پیر و خسته در آن اشكی كه بر مژگان نشسته در آن جامی كه خالی مانده از می در آوایی كه برمیخیزد از نی نشانی از تو می بینم ، سراغی از تو می گیرم * * * * * * * * * * * * عاقبت یکروز ما هم زین جهان پرمیکشیم باده رفتن ز دنیا را همه سر میکشیم بر کن و صد پاره کن این جامه کبر وریا وقت رفتن ما همه یک جامه در بر میکشیم
بهار را !
نظرات شما عزیزان:
سلام دوست عزیز وبت عالیه من لینکت کردم تو هم منو لینک کن (با عنوان دفتر عشق و ادرسdaftar.eshgh.LXB.ir )موفق باشی
|
|||||||||||||||||||
![]() |